پســری منپســری من، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره

مــامــانــجــی

فرشته های زمینی

1392/5/14 21:49
نویسنده : مامانجی
392 بازدید
اشتراک گذاری

فرشته هایی که بال ندارند

دور سرشان هاله ای نیست

با زبان خودمان حرف می زنند

و غصه ها و دغدغه های خودشان را در زندگی دارند

اما مهربانی را از حد گذرانده اند

بی چشمداشت خوبی کردن را

BAKHSHESH

روزی که ناامید از همه جا و همه کس تاپیکی در مورد تحریم داروها در نی نی سایت ایجاد کردم فقط قصدم درد دل بود

و فکرش رو نمی کردم فرشته هایی مهربان به کمکم بیان که حتی یک بار ندیدمشون

((نفس))جان دوست نادیده خوبم نمی دونم چطور ازت تشکر کنم .تو روزایی که هیچ امیدی به پیدا کردن دارو نبود وقت گذاشتی زنگ زدی پیدا کردی هماهنگ کردی فرستادی  جبران کردنی نیست اینطور خوبی ها

((الی ))جان مهربانم تو کیلومترها از ما دور بودی تو دنیایی که همه چی حساب کتابیو دو دو تا چهارتا شده تو برامم گشتی و در کمال ناباوری تو یه شهرستانتون دارو رو پیدا کردی و برام خریدی حتی با خودت نگفتی شاید پول دارو به دستت نرسه!

((رز))جان  مهربان مادری که می دونم چقدر گرفتاری ...وقتی گفتی اونقدر ذوق زده شدم تا دارو رو دیدم خریدم نگا تاریخ نکردم ...این ذوق زده شدن از پیدا کردن دارو واسه کسی که نمیشناسی رو با چه کلمه ای می شه سپاس گفت؟

((maryam)) جان دوست مهربانم .هر قدمی که برداشتی از خانه تا داروخانه واسه خرید دارو و فرستادنش واسم جای قدردانی داره .....اما کلمات ظرفیت کمی دارن واسه جا دادن اینهمه سپاس.

 

کاش دنیا پر بود از فرشته هایی مثل شما اونوقت کسی رویای بهشت رو در سر نداشت

 ((منا))جان دوست خوبم که حالا دیگه دوست نادیده نیستی شما هم روزی بالطف بی اندازت تو دلم جا باز کردی فرشته مهربانم ...اونوقها شیرخشک رژیمی پسرم مثل همین داروها کمیاب بود پسرم گرسنه بود و هیچ جور دسترسی به این نوع شیر نداشتیم ...زیباترین بسته ای که از راه دور دریافت کردم همون شیرخشکی بود که شما از سهمیه محدود پسرت برام فرستادی

بوس واسه دستهای شما دوستای خوبم فرشته های زمینی مهربان

 

 

٢٤/١/٩٢

دیروز رفتیم پیش دکترت واسه چکاب

خیلی آروم آقا بودی عزیزم جز وقتی به پات چکش زد گریه نکردی و خیلی ناز و دوست داشتنی به دکتر نگاه می کردی

برات کاردرمانی نوشت به خاطر تاخیر در راه رفتن و رفتار درمانی واسه حرف نزدنت

و یه داروی خارجی که به چه زحمت گیر آوردیم اما هفتاد هزار تومنتعجب آخه چرا....سوال

خلاصه حسابی درگیریم با موضوع تحریم و اینکه اصلا انگار نه انگارو مردم خوشن با تحریمها عین ما

همه چی آرومه ما چقد خوشبخیمو از این حرفا

٢٧/١/٩٢

بلاخره یکی ا داروهای پسرم رو پیداشد...یه ماجرایی شد اصن یه وضی پیغامی که تو نی نی سایت واسم اومد خودش گویای همه جریانه....

فرستنده *رز آبی*
زمان ارسال 27/1/1392 - 5:50 ب.ظ
متن پیغام سلام عزیزم
من با داروخانه تماس گرفتم انشالا که شما داری میری بگیری نه کس دیگه
از من یه فامیلی پرسیدن من گفتم پ.....اگه پرسیدن میتونی این رو بگی
دوست داشتی شماره تو بذار برای مواقع ضروری ....چون همیشه نمیتونم بیام نت........

 

یعنی رز جونم وقتی این یغامتو خوندم اشکم درومد هم به خاطر اینهمه مهربونی تو هم اینکه امروز جریانی شد این دارو
من زنگ زدم گفتن بیا ببر منم از یکی از دوستان نازنینم تو همین سایت خواهش کردم بنده خدا رفته بود بگیره گفته بودن روش برچسب زدیم واسه خانوم پ از کرج می خواد بیاد ببره خلاصه کلی زنگ زدم اصرار کردم داده بودنش به دوستم کلی خوشحال شدم.......دوباره بعداز ظهر باخودم گفتم چه کار اشتباهی کردم اون خانوم پ شاید بیشتر لازمش باشه زنگ زدم به داروخانه شمارمو گذاشتم که اگه اون خانوم اومد بگید باهام تماس بگیره دارو رو بهش بدم!!...

حالا که اومدم و خوندم می بینم یه فرشته نازنین به اسم رز آبی بوده .... خیلی آروم شدم خدا رو شکر
خیییییییییییییییییلی ممنون
...

 

 10/2/1392

همچنان در پی یافتن دارو هستیم همچنان نگرانم نکنه دیگه نباشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

رزآبي
8 اردیبهشت 92 18:15
سلام عزيزم

انشالا پسرت خوب بشه و ديگه نيازي به دارو نباشه

به خدا كاري نكردم وظيفم بود.......







ممنون رز عزیز و دوست داشتنی
رزآبي
12 اردیبهشت 92 19:22
عزيز دلم ممنونم وظيفم بود
بابت هديه قشنگت ممنون

گلم كي گفته من شما رو نميشناسم........بعضي آدمها رو از روي قلب و احساس ميشه شناخت.......حتما كه نبايد ديدشون..............
من هم يك مادرم مثل خودت ..........حست رو ميدونم دردت رو حس ميكنم.........و اينكه چقدر ميتوني پاك باشي............من با قلبم شناختمت و ديدمت...........



ممنون مهربونم ......چقد حرفات بهم آرامش داد ...اینکه هنوز آدمهایی وجود دارن که با قلبشون آدمها رو بشناسن...
ممنون عزیزم کاش لایق اینهمه لطف باشم
منا
19 اردیبهشت 92 23:49
ای بابا خجالتم دادیا مامان خوب و مهربون.اصلا نیازی به تشکر نیست من کار بزرگی نکردم اصلا...کاری رو کردم که وظیفه هر انسانیه به هم نوع خودش کمک کنه گلم..منتها الان و تو این زمونه متاسفانه ادما وظیفشون رو فراموش کردن!
رادمان گل رو از طرف من ببوسش


شما لطف کردی گلم بوووووووووووس واسه دستای مهربونت
نفس
20 اردیبهشت 92 0:53
عزیزم فقط شرمندگی مونده برام الهی که هیچ وقت دیگه دارو نخوره دعام در حقش همینه

ببوسش از طرف من گل پسرت و


ممنون نفس جون دوست خوب و مهربونم
خیلی ممنون که اینهمه خوبی .....ممنون از دعای خوبت
الی
6 تیر 92 1:59
یک مادر جان واقعأ شرمندم کردی عزیزم من که کاری نکردم امیدوارم پسر گلت خوب بشه و دیگه نیازی به دارو نداشته باشه